شرح جمله ای از خطابه ی غدیر ...
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
اَلَّذِینَ وَصَفَهُمُ اللهُ فی کِتابِهِ بِأُنَّهُمْ یُقُولوُنَ بِأْلسِنَتِهِم ما لَیْسَ فی قُلوبِهِم ..
همانان که خداوند در وصف شان در کتاب خود فرموده: «به زبان مى گویند آن را که در دل هایشان نیست.«
وَ کَثرَةِ اَذاهُم لی غَیرَ مَرَّةٍ حَتّی سَمَّونی أُذُناً وَ
زَعَمُوا أَنِّی کَذالِکَ ...
و نیز از آن روی که
منافقان، بارها مرا آزار رسانیده اند تا بدان جا که مرا اذن (سخن شنو و زود باور)
نامیده اند، به خاطر همراهی افزون و تمایل و پذیرش علی از من و توجه ویژه من به او
و فکر می کنند من چنین هستم.
حَتّی اَنزَلَ اللهُ
عَزَّ وَ جَلَّ فی ذالِکَ (وَمِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤذُونَ النَّبیَّ وَ یَقُولُونَ
هُوَ اُذُنٌ قُل اُذُنُ - عَلَی الَّذینَ یَزعَمونَ اَنَّهُ اُذُنٌ - خَیرٍ لَکُم)
...
تا بدانجا که خداوند آیه
ای فرو فرستاد: و از آنان اند کسانی که پیامبر خدا را آزرده و گویند: او سخن شنو و
زود باور است. بگو: آری، او سخن شنوست، علیه آنان که گمان می کنند او تنها سخن می
شنود: لیکن به خیر شماست.
مسخره کنندگان اسلام، اذیت و آزارشان بسیار به من میرسد.
مرّاةٍ مُکَرَّرٍ"
و دفعات مکرّر آن قدر مرا اذیّت کردند و آزار دادند تا این که من را «اُذُن»
(یعنی
"گوش") نامیدند.
اُذُن" یک اصطلاح است.به معنی کسی است که حرف شنو و زودباور است،
گویا که وجودش گوش کردن است و غیر گوش کردن هیچ ارادهای ندارد. این
اصطلاح هم در ادبیات عرب و هم در ادبیات فارسی است.
بطور مثال: میگویند فلانی زودباور، دهن بین و زود حرف گوش کن است.
وَ کَثرَةِ أَذاهُم لی غَیرَ مَرَّةٍ
و زیادی آزارشان که من را به کرّات آزار می دهند. تا حدی که مرا اُذُن و گوش و زود باور، نامیدهاند.
وَ زَعَمُوا اَنِّی کَذالِکَ
و فکر میکنند من این چنین هستم. چرا فکر میکنند من گوش، زود باور و حرف شنو هستم؟
لِکَثرَةِ مُلازَمَتِهَ اِیّای
به این سبب که میبینند علی زیاد با من است، ملازم وجود و حضور من است.
وَ إقبالی عَلَیهِ
و من بسیار به علی اقبال و توجه میکنم.
لذا مرا اذیت میکنند و می اندیشند که من فقط حرف علی را به ضرر آن ها، گوش می کنم.
وَ هَواهُ وَ قَبولِهِ مِنّی
و به خاطر آن که علی بسیار به من توجه و از من پذیرش دارد.
"والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
منبع الکترونیکی
- ۹۳/۰۲/۱۹