حزن و شادی بدون دلیل . . .
بانام خداوند عالی اعلی
باب هشتاد و چهارم
علت آنکه انسان بدون علت گاهى محزون می گردد، و گاهى خوشحال
1- حدیث کرد مرا پدرم از ... از عبد الرحمن که گفت عرض کردم بحضرت صادق علیه السّلام چرا در بعضى اوقات محزون می شوم بدون آنکه سببى داشته باشد و یا اهل و فرزندان و اموالم موجب آن گردیده باشند، و چه بسا مى شود که خُرسند و خوشحال می گردم بدون آنکه چیزى سبب و علت آن بشود.
فرمود: هیچ کسى نیست مگر آنکه ملکى و شیطانى همراه اوست، هر وقت آن ملک به او نزدیک گردد خوشحال مى شود، و هر گاه شیطان به او نزدیک شود (و او را وسوسه نماید) محزون و مهموم گردد (پس چنان نیست که تو گمان کرده اى بلکه حزن و اندوه از وساوس شیطانی است).
و این ست که خداوند میفرماید:
الشَّیْطانُ
یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ
مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ،
شیطان (به شما نزدیک مى شود و) شما را می ترساند از فقر و نادارى و وا می دارد شما را به کارهاى زشت و ناپسند (و به این سبب اسباب حزن و اندوه شما را فراهم مى آورد) و لیکن خداوند (براى رغبت بخیر و خوبى و احسان) به شما وعده آمرزش و احسان می دهد، و خداوند است که در دنیاى شما توسعه می دهد و به همه ی امور شما دانا است (و صلاح هر کسى را نسبت به حالش نیکو می داند)
2- حدیث کرد مرا پدرم از ... أبو بصیر که گفت با یکى از دوستان خود وارد شدم بر حضرت صادق علیه السّلام و عرض کردم فدایت شوم: گاه محزون و مهموم می شوم و در بعضى اوقات خرسند و خوشحال می گردم و علت و سببى براى آن نمىبینم..!!
فرمود: این حزن و اندوه و خوشحالى که به شما روى می دهد به واسطه ی ما است.
زیرا هر گاه ما (ائمه) محزون و یا خوشحال شدیم به شما نیز اصابت می کند (که خوشحالى شما به واسطه ی خوشحال شدن ما است و حزن شما به سبب حزن ما است) زیرا ما و شما را خداوند از نور خود و از یک طینت آفریده، جز آنکه طینت شما با طینت دشمنانتان ممزوج شده و اگر طینت شما به حال خود واگذاشته شده بود و با طینت دشمنانتان ممزوج نگردیده بود با ما مساوى بودید و هیچ گاه مرتکب گناهى نمی شدید (و لیکن مقتضاى حکمت این بوده).
ابو بصیر گوید عرض کردم: فدایت شوم آیا طینت و نور ما (شیعیان) به اصل خود برمی گردد (که بشما ملحق شویم در قیامت) ..؟؟
فرمود: بلى به خدا قسم، اى أبو بصیر شعاع و نور خورشید هنگامى که خورشید طالع شد به او متصل است یا جدا،
گفتم: فدایت گردم شعاع و نور جدا است از خورشید،
فرمود: وقتى که غروب کرد و صبح طلوع نمود همان روز باز متصل به او مى شود،
گفتم: بلى چنین است.
فرمود: بخدا قسم شیعیان ما از نور خدا آفریده شده اند و بسوى خدا بازگشت می نمایند، بخدا قسم شما شیعیان ملحق بما خواهید شد در قیامت، و ما شفاعت می کنیم و قبول مى شود و شما نیز شفاعت می نمائید و قبول می گردد، و در سمت راست هر یک از شما بهشت و در طرف چپ جهنم قرار می گیرد، و دوستان خود را (از مؤمنین که به درجه شفاعت کردن نرسیده اند) شفاعت می کنید و داخل بهشت می نمائید و دشمنان (دینى) خود را به جهنم خواهید انداخت.[1]
- ۹۴/۰۵/۰۱