با نام خداوند عالی اعلی
سوال – بعضی از افراد می گویند که اگر ما برای حضرت عزرائیل (علیه السلام) نماز یا کار خیری هدیه کنیم ، قبض روح ما آسان تر می شود . آیا صحت دارد یا خیر ؟
پاسخ –
من هم این مسئله را در جاهایی شنیده ام .
در واقع یعنی یک جوری باب دوستی را با حضرت عزرائیل (علیه السلام) باز کنید که او هم مراعات کند . حضرت عزرائیل (علیه السلام) ملک مقرب الهی است و عقل محض است .
هیچ جهالت و خطایی در او وجود ندارد .
به تعبیر قرآن هیچ عصیان و معصیت الهی ایشان ندارد .
هرکدام از ملائک یک حدی دارند که نه بالاتر می روند و نه پایین تر می آیند .
این تعبیر قرآن از زبان ملائک است که هیچ ملائکی نیست مگر اینکه مقام او معلوم است .
بنابراین هدایای ما زیاد به درد آنها نمی خورد .
اینطور نیست که بتواند او را ارتقاء مقام داده و یا کمبودی را از او جبران کند .
من در روایات این مسئله را که هدیه به حضرت عزرائیل (علیه السلام) بکنید ندیده ام .
اما یک چیزی است که به درد ما می خورد و در روایات هم آمده ، آن هم سلام و درود به ملائکه است .
در دعای سوم صحیفه ی سجادیه نحوه ی درود و سلام به ملائکه فرستادن و اینگونه ارتباط برقرار کردن با آنها را به ما یاد داده است .
البته
این سلام و درود و رفاقت باعث نمی شود که او برای ما استثناء قائل شود .
او به عدل الهی و همانگونه که باید ، قبض روح می کند . این سلام و درود و ارتباط باعث می شود که ما با عالم ملکوت انس بگیریم. این انس با عالم ملکوت و توجه بیشتر برای لحظه ی مرگ خیلی موثر است .
الإمامُ الصّادقُ علیهالسلام :
إنّالإیمانَ عَشْرُ دَرَجاتٍ بِمَنزِلَةِ السُلَّمِ ، یُصْعَدُ مِنهُ مِرْقاةً بَعدَ مِرْقاةٍ ،
ایمان مانند نردبانى است که ده پله دارد و پلههاى آن یکى پس از دیگرى پیموده مىشود .
فلا یَقُولَنَّ صاحبُ الاثنَینِ لِصاحِبِ الواحدِ : لَستَ على شَیءٍ ، حتّى یَنْتهیَ إلى العاشِرِ . فلا تُسْقِطْ مَن هُو دُونَکَ فیُسْقِطَکَ مَن هُو فَوقَکَ ،
پس کسى که در پله دوم است نباید به آن که در پله اول است بگوید تو چیزى نیستى تا برسد به آن که در پله دهم است (او هم نباید به پایینتر خود چنین سخنى بگوید) . آن را که در پله پایینتر از تو قرار دارد نینداز که بالاتر از تو نیز تو را مىاندازد .
وإذا رأیتَ مَن هُو أسْفَلُ مِنکَ بدرجةٍ فارْفَعْهُ إلیکَ برِفْقٍ ، ولا تَحْمِلَنَّ علَیهِ ما لا یُطیقُ فَتَکْسِرَهُ ، فإنّ مَن کَسَرَ مؤمنا فعلَیهِ جَبْرُهُ .
اگر دیدى کسى یک پله از تو پایینتر است با مهربانى و ملایمت او را به طرف خود بالاکشان و فراتر از توانش بارى به دوش او مگذار که او را مىشکنى . و هر کس مؤمنى را بشکند باید شکستگى او را درمان کند .
الکافی : 2 / 45 / 2 منتخب میزان الحکمة : 58
عیب جوئی
از
این رو امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود:
لیکن
أبغض النّاس إلیک و أبعدهم منک أطلبهم لمعائب النّاس.
باید دشمنترین مردم نزد تو و دورترین آنها از تو کسانى باشند که بیشتر در صدد یافتن خطاهاى مردم هستند.
2. بىاعتنایى به عیبجویان:
راه دیگرى که
براى جلوگیرى از اشاعه فحشاء وجود دارد بىاعتنایى به کسانى است که مىخواهند با
شایعه پراکنى و عیبجویى از دیگران از قبح و زشتى گناهان بکاهند و آن را در نظر
مردم بىاهمیّت جلوه دهند.
عیب جوئی
عیب
زدایی آری عیب جویى نه
فرق میان این
دو بسیار ظریف و لطیف است زیرا عیب جویى و عیبزدایى به حسب ظاهر هر دو با یادآورى
و بازگو کردن عیوب همراه است، ولى اوّلى با انگیزه تحقیر و تنقیص ذکر مىشود و
دومى به قصد خیر خواهى و اصلاح، اولى با دشمنى و خصومت و دومى با دلسوزى و نصیحت
توأم است.